my life

felan hichi

my life

felan hichi

من همیشه خط چشم داشتم.. تو ارایشا خط چشم گاسم هیجان داشت... جوری ک از همون پیش دانشگاهی هم تمرین میکردم ی خط چشم صاف و صوف و بی نقص بکشم.. بعدتر ک دخترای چیتان پیتان یونی رو دیدم سایه و اینام علاقمند شدم.. 

ریمل ولی نمیزدم حس میکردم پلکم سنگین میشه و‌مژه هام میریزن و منم با افتادن هر دونشون کلی غصه میخوردم .. و واسه منی ک رژ زدن رو واسم ممنوع کرده بود! خط چشم و ارایش چشا تنا راه بیرون ریختن دخترونگیم بود

بعد نمیدونم چی شد ک این بیماری لعنتی دقیقا همین چشای خوشکلمو ( خخخخ تمرین اعتماد ب نفس و خود دوس داشتنه) ک تنا دلخوشیه ارایشیم بود رو نشونه گرفت! دقیقا جای دم خط چشمم! اصلا یه چیز نادر و تخمی ک ۵-۶ تا بهترین چشم پزشکای شهر نفهمیدن...  دکتر خودم و اکیپشون ک دیگه برن بمیرن منو کشتن با داروهای مضخرفشون... 

اخرم خودم ی راه پیدا کردم و مجبورشون کردم واسم این‌کارو کنن... 

حالا داره کم کم و با روند کندی پیش میره .. ولی من خوشالم.. دارم نقشه میکشم واسه خط چشمی که سه ماه پیش خریدم و حتی ی بارم نزدم! اره من الان ماه هایت با چشای بی حالت و فروغ از خونه بیرون میرم...

هرروز صب با استرس چکش میکنم ک بدتر نشده باشه.. که... حتی تو اینه نگانمیکنم. . 

ولی امیدوارم .. این بار دیگه واسه همیشه درست میشهههههه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.