my life

felan hichi

my life

felan hichi

لعنت بهت.. لعنت به این جاده که هرروز تکرارت میکنه... لعنت ب دستات ک دستامو گرفت

..

لعنت ب لبهات ک لبهامو بوسید...

لعنت به چشمات.


لعنت


دلم میخواد بردارم یه مسج طولانی بلند بالا بنویسم و بفرستم... که همه دردامو بگم ... که بگم تو دیگه چی میخواستی اخه.. چیکار دیگه باید میکردم و نکردم؟ 

گفتی چرا رفتی سر کار!! اخه به چه دلخوشی نمیرفتم؟ وقتی بعد ۷ سال ک به هممممممه سازت رقصیدم برگشتی گفتی من نظرم ب ازدواج عوض شده! دیگه نمیخوام! که ۷ سال همه چیمو فدای رابطه ای کردم که..

نرم سر کار واسه کسی ک منو نمیخواد؟ که دیگه به چی تکیه کنم و بقیمو هم فدا کنم...که همینم تموم کنی...

که چقدرررر احمق باشم ک دلم تنگ شه باز... 

حالم بده..

لعنت به زندگی گهی...


یه حال گریه ای بدی که اشکام میخوان بریزن و جایی واسه تنهایی پیدا نمیکنم.


که باید به سوالاشون... نه که از بدجنسی.. دوستت دارن و نمیخوان ک داغون باشی... سخته.. بزارین اشکامو بریزم‌.. 


من ادم اذیت کردن کسی نیستم.. نمیدونم از اونجایی که هیچی از هیچکی بعید نیس و من تالا فقط یونی - خونه بوده زندگیم و حتی فامیل و دوستای کمی هم داشتم و حتی نت هم اکنیو نبودم... شاید فرصت خباثت نداشتم و هرچیزی از هرکسی ممکنه سر بزنه ... ولی بارها‌ که خباثتی یا بدی دیدم ب خودم ریمایند کردم ک تو شرایط مشابه حواسم باشه من این کارو نکنم... سعیمو کردم ک اروم باشم.. سرم تو لاک خودم باشه... البته چرا گاهی از بدجنسی با حرفام چیزایی‌رو به روی طرف مقابل اوردم! نمیدونم حقش بوده یا نه ولی حس بدی نداشتم! بدم میاد از خر فرض شدن!!! 

نمیخوام تو محیط کارم تنشی ب وجود بیاد.. اولا ک همه چی گل و بلبل بود و همه بوس و ماه بودن .. تا حدی ک میگفتی واو خدا چقد منو دوس داشته انداخته اینجا و مگه میشه ادما اینهمه خوب عاخه؟ 

بعد رفته رفته ... اینکه میگن مرور زمان همه چیو نشون میده کاملا درسته.. این ک نبود اون پشتش حرف میزد اون ک نبود این!! به هم ک میرسیدن بغل و ماچ و قربونت برم!!! 

واقعا ما دخترا چرا اینجوریم؟ خودمون خودمونو خراب میکنیم.. تنا کسی ک ثابت بوده همون پسره بود ... البته خاله زنکی چندش اوری درش دیدم ولی غیبت نمیکنه حداقل! 

اینا رو گفتم ک بگم من تو برخورد اول از ادما انرژی میگیرم .. بد یا خوب.

 ی حسی بهم میدن و از اونجایی ک بیشتر بده :دی سعی میکنم بهش محل ندم و بگم اول بشناس ادما رو بعد قضاوت کن... بعد خب همه سعی میکنن ماه باشن! سوتی ندن وای عزیزم و گلم و اینا! بعد که میگذره و حیله ها و بدجنسیاشون واست رو میشه میبینی ای وای چه اون حسه اولیه درست بودا!

تو این مدت یکی از کسایی ک ازش انرژی خوب گرفتم همون اقا استانداردیه بود... چقد کالم و مهربون...

البته از اونجایی ک هیچ کی نه سیاه سیاهه و نه سفید سفید.. ادما مخلوطی از خوبیا و بدیان.

نباید ب خاطر یه رفتار خوب یا بد همه چیه اونو تحت تاثیر قضاوتمون قرار بدیم... 


اها ی چیز دیگه ک من خیلی بهش توجه میکنم صدای ادماس... ب نظرم کسایی ک صدای خاص و شیکی دارن خیلی خوش ب حالشونه.. من خیلی صدام ریز و معمولیه.. دوس داشتم خاص باشه.

 مثلا  ی حرفایی رو ی جوری بیان میکنن .. ی صدای خوب..بعد همش دلم میخواد ب طرف بگم شما چقد صداتون خووووبه... بعد روم نمیشه..

اخ صدای اونم واسم خاص بود.. یادمه اولا ک جفتمون دل و دماغ بیشتری داشتیم و شاید بیشتر همو دوس داشتیم.. وقتی ناراحت بودم .. تنا چیزی ک ارومم میکرد صداش بود.. 

گاهی ی لحظه هایی دلم بد میگیره و چشام پر میشه.. بعد اونجور وقتا خیلی سخته... دارم خودمو کنترل میکنم.. گاهی تو گروپی ک دوستامن چرت و پرت میگم خالی شم.. امروزم ک از صب اینجا هی نطق میکنم! 

ولی خوبه .. ادم تخلیه ک شه حماقت نمیکنه...

بزار اون یکم دلش تنگ شه! 

بزار من یکم گرون باشم


اه خدایا این لرزش دست... کورتونای لعنتییییییی

من همیشه خط چشم داشتم.. تو ارایشا خط چشم گاسم هیجان داشت... جوری ک از همون پیش دانشگاهی هم تمرین میکردم ی خط چشم صاف و صوف و بی نقص بکشم.. بعدتر ک دخترای چیتان پیتان یونی رو دیدم سایه و اینام علاقمند شدم.. 

ریمل ولی نمیزدم حس میکردم پلکم سنگین میشه و‌مژه هام میریزن و منم با افتادن هر دونشون کلی غصه میخوردم .. و واسه منی ک رژ زدن رو واسم ممنوع کرده بود! خط چشم و ارایش چشا تنا راه بیرون ریختن دخترونگیم بود

بعد نمیدونم چی شد ک این بیماری لعنتی دقیقا همین چشای خوشکلمو ( خخخخ تمرین اعتماد ب نفس و خود دوس داشتنه) ک تنا دلخوشیه ارایشیم بود رو نشونه گرفت! دقیقا جای دم خط چشمم! اصلا یه چیز نادر و تخمی ک ۵-۶ تا بهترین چشم پزشکای شهر نفهمیدن...  دکتر خودم و اکیپشون ک دیگه برن بمیرن منو کشتن با داروهای مضخرفشون... 

اخرم خودم ی راه پیدا کردم و مجبورشون کردم واسم این‌کارو کنن... 

حالا داره کم کم و با روند کندی پیش میره .. ولی من خوشالم.. دارم نقشه میکشم واسه خط چشمی که سه ماه پیش خریدم و حتی ی بارم نزدم! اره من الان ماه هایت با چشای بی حالت و فروغ از خونه بیرون میرم...

هرروز صب با استرس چکش میکنم ک بدتر نشده باشه.. که... حتی تو اینه نگانمیکنم. . 

ولی امیدوارم .. این بار دیگه واسه همیشه درست میشهههههه