my life

felan hichi

my life

felan hichi

بوی مرگ‌میداد اونجا... باید چشامو ببندم.. گوشامو بگیرم.. خودمو بزنم به اون راه... من که مثه اونا نیستم! من زود تموم میشه کارم.. هندزفری میزارم از این ب بعد با هیچ کسم اونجا حرف نمیزنم تا خودمو نبازم.. الان چیزی ک مهمه روحیمه...

من از پسش برمیام.. همین که استرسای دیروز و دیشب تموم شد و همینجا کارم اکی شد خودش عالیه..

مثبت فک کن:*

وای دیشب ۲ نصفه شب از استرس رفتم اشپزخونه نون و خامه‌مربا خوردم:|

خوابم نمیبرد.. 

شکر شکر شکر که درست شد


خدایا پلیز کمکم کن..جواب بده و درست شه و شرش کم شه...

هوووووم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.