بوی مرگمیداد اونجا... باید چشامو ببندم.. گوشامو بگیرم.. خودمو بزنم به اون راه... من که مثه اونا نیستم! من زود تموم میشه کارم.. هندزفری میزارم از این ب بعد با هیچ کسم اونجا حرف نمیزنم تا خودمو نبازم.. الان چیزی ک مهمه روحیمه...
من از پسش برمیام.. همین که استرسای دیروز و دیشب تموم شد و همینجا کارم اکی شد خودش عالیه..
مثبت فک کن:*
وای دیشب ۲ نصفه شب از استرس رفتم اشپزخونه نون و خامهمربا خوردم:|
خوابم نمیبرد..
شکر شکر شکر که درست شد
خدایا پلیز کمکم کن..جواب بده و درست شه و شرش کم شه...
هوووووم