نتیجه ی بدی نداشت اون اهنگا:) انقدر کلنجار رفتم کنکاو کردم که همه چیو هزارباره کشتم .. انگار ادم یادش میره چه بختکی داشته خفش میکرده فقط چیزای خوب یادش میاد اینجور وقتا
یادم نره ک الان دارم نفس میکشم که من حق ابراز وجود دارم ک من ارزش دارم .. یادم نره چقد تحقیر شدم چقد پس زده شدم چقد خودم نبودم ...