my life

felan hichi

my life

felan hichi


رابطه و عشق الکی بوجود نمیاد . هر دو طرف اجر به اجر میسازنش .. یه جاهایی کنار هم میخندن یه جاهایی اشک میریزن .. یه روزایی کنار همن یه روزایی دور.. بالا و پایین هایی داره .. خوشیاش اوجه .. اوج که میگم رو شاید فقط یه عاشق بفهمه که وقتی دستت تو دست همنفسته و تو خیابون کنارش راه میری یعنی چی .. که از کنارش بودن تو اسمونایی .. که دنیا رو میدی برا یه خنده ش.. پایین بودناشم ته دره ست البته! که با هر باد و نسیمی که بوی جدایی بده طوفانی تو قلبت به پا میشه! که هر مانعی سر وصال معشوق دیوونت میکنه.. این جنون رو هم باید عاشق باشی تا بفهمی چی میگم! کافیه معشوقت بغض کنه دنیا رو سرت اوار میشه.. 

 دنیا قشنگ میشد اگه عشق رو گناه نمیدونستن اگه ادمای سیاهدل عاشقی رو ممنوع نمیکردن .. 

خدا رو شکر میکنم که عاشقم که قلبم سیاه نشده که فکرم چرک نشده .. 

این روزا خیلیییی فکر کردم که چقدر میتونم قید همه چیزو بزنم و با لباس تنم بزنم بیرون و برسم به عشقم.. بارها تو ذهنم مرور کردم کمدمو کشوهامو وسایلمو نگاه کردم .. هر چیزی رو دیدم با پول مبشه خرید! از لباس تا لپ تاب! اما اونی که اون بیرون منتظرمه رو نه! اونو من با قلبم رام کردم.. اون به روحم وصله قویترین اتصال ممکن.. 

گاهی راستش به دعواهای احتمالی زندگی مشترک فکر میکنم .. شاید بگن بچه ای هنوز یا کور شدی از عشق ولی حاضرم هررر چیزیو تحمل کنم ولی عشقم کنارم باشه یارم همراهم باشه

خدایا چیز زیادی ازت نمیخایم .. برا ما زیاده خیلیم بزرگه برامون ولی مقابل بزرگی تو هیچی نیست.. میگن کفره خدا رو تصور کنی اما من همیشه تصورت کردم .. میدونی چجوری؟ یه بغل امن! یه بغل بزرگ و پرارامش.. حالا؟ اون بغل امن دستای من و سینا جانمو گرفته و داره میکشه بالا .. خدایا رهامون نکنی که جز تو پناهی نداریم ای یاور بی پناهان..

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.