my life

felan hichi

my life

felan hichi

باید رو اعتماد ب نفسم کار کنم!!! بایدددددد

باید ی دختر شاد باشم... بایدددد

از فردا این چیزا رو سرچ میکنم: دی

گور بابای چاقییییییییییی اصلاااااا دیگه واسم مهم نییییس( ارهههههه!!!) نه ولی واقعا الان حوصله و استرس رژیم و فک کردن به نخوردن و عذاب وجدان خوردن رو ندارممممممم

خدایاااا هلپ می پلییییز

دلم دنس میخگاد... با‌ ی ادم خاص.. تو ی مهمونی شلوووووغ .. تخلیه شم ... خودم باشم...  بی خجالت... حتی درینک میخوام... دلم هیجان میخواد... یکم شیطونی... خنده از ته دل... دلم... خیلییییییی چیزا میخواد.


 من حقمه... لیاقتشو دارم ... 





روزای سخت... سخت .. سخت... شاید اتاق عمل رفتن واسه ی امپول مسخره باشه... ولی استرسی ک بهم وارد شد... و در عین حال بخوام خودمو اکی نشون بدم ... که با اشکای باباهه دلم ریش نشه... که اونم حقش نیس انقدر زجر بچه هاشو ببینه... اخ چقدررر سخت بود.. خواستم دیگه مسخرگی رو کامل کنم و با اون گان و لباسای سبز ی سلفی بگیرم ولی دلم نرفت... نخواستم هیچی بمونه از دیروز .. نمیخواستم بنویسم حتی.. ولی نیازم بود به حرف زدن.. 

دیشب یکم اس دادن ب پسره ارومم کرد.. از اون وقتایی بود ک جفتمون ۲ تا ادم مهربون و بوس و ماه بودیم ک واسه هم ارزوهای خوب کردیم حتی! خودشم گفت میدونم چن روز دیگه فوش بارونم میکنی..

 اونم روانی کردم بدبختو..

همه چییییز بدجور کامپلیکیتد هست... 

اه دیگه بی نتی اعصابمو داغون کرده.. اینکه این خونه ایم و هنوز اون خونه ... حتی نصف لباسا کمدای اونجاس روانمو پریش میکنهههههه....

کارمو زیاد دوس دارم... یه هفته دیگه فقط..

نباید بزارم این خاله زنک بازیا واسه من پیش بیاد.


باید هوشمندانه عمل کنم! سیایت کاری ب قول رویا! 


احترام ب خودم.. دوس داشتن خودم.. اعتماد ب نفسسس! باید بیشتر رو اینا کار کنم...

خوندن نوتای پر انرژی رو دیوارم..

 یاداوری ارزشا و موفقیتام... نبایدددد خودمو دست کم بگیرم


اقای دکترم خیلی خوب بودا... ولی من اصلا نمیتونم چراااا؟ مسخرهههههه:دی

چ

9

مرسی خدای عزیزم .. مرسی که هرروز به نحوی بهم یاداوری میکنی که باید قدر داشته هامو بدونم.. 

شاید شرایط الانم سخت باشه.. و حتی سخت ترین شرایطی ک تا ب حال تجربه کردم.. ولی خب حس میکنم هر لحظه اش هر اتفاقش یه دلیل خاصی داره... شاید اگه تو این روزا انقدر سختی نمیکشیدم ارزش خیلی چیزا رو نمیفهمیدم..

 معرفت خیلی ادما بهم نشون داده شد یا بهتره بگم بیمعرفتی! شاید اگه این اتفاق نمی افتاد من سریعا کسی رو جایگزین میکردم و ضربه بدتری میخوردم.. شاید اگه این اوضاع پیش نمیومد من همش ب خدا غر میزدم واسه چیزای بی ارزش... حرص میخوردم بابت مسائل الکی و پوچ... 

نمیدونم دقیقا چجوری بگم منظورمو... ولی بزرگترین درسش صبور شدنه.. که تحمل خیلی مسائل رو زیاد کرده... بزرگ شدم... این مدت خیلی چیزا یاد گرفتم.. خیلی چیزا در من رشد کرده.. فکرم.. نگاهم... 

خیلی کلیشه ای میتونه باشه این جمله ولی واقعا ب خدا نزدیکتر شدم ... 

گاهی کم میارم میگم چرا من؟ همچین بیماری نادری ... چرا من.. چرا راهی نیست؟ چرا ب هر دری میزنم بستس... ولی همین منو قوی کرد... که تو خیلی مسائل دیگه هم محکم باشم... صبور باشم.. مستقل باشم...

این مستقل شدنه هم سخته هم شیرینه... ولی من میتونم... من اونقدری قوی میشم که همه چی رو حل میکنم... 

باید بتونم.. خدایا کمکم کن... مثه همیشه... کنارم باش...

خدایا شکرت بخاطر همه داده هات... شکرت شکرت شکرت...


خدایا اون دختر بچه ک امروز صب دیدم..

 خدایا تو قادری.. تو مهربون ترینی...کمکش کن...

خدایا به دستام قدرت بده... تا بتونم.. من بی تو هیچم...













8

اوووم

تا قبل این‌اثاث کشی هیچ فک نمیکردم اینهمه استرسی باشم... این اسباب کشی منو خورد کرد.. نه که حالا خیلی کاری کرده باشم..استرسش داغونم کرد.. من خیلی ادم خونه ای هستم.. شاید نشون ندم وابستگیمو .. ولی انگار بیشتر از اونی که فک میکردم مقاومت نشون میدم مقابل تغییرات!! با اینکه ۲ ماه گذشته ولی واقعا حتی یه شب هم خواب راحت و بی دغدغه ای که تو خونه قبلی داشتمو اینجا نداشتم! 

شاید واسه همینه که نتونستم اصلا تو خوابگا بمونم و فقط یه ترم.. که اونم باز همش خونه بودم... 

من حتی هیچ شبی خونه دوستام نموندم!! البته خب دوست صمیمیی اونطوری هم‌نداشتم...

نمیدونم شاید کلا زیادی وابسته به خونواد هام.کلا تو خونواده ما. یه نفر از خونه یه ساعت‌میره بیرون ۶۰ تا تل بهش میکنن همه و کارا و ساعت برگشتشو با همه باید چک و هماهنگ کنه اخ خدایا ادمو دیوونه میکنن!!! 



همیشه دگس داشتم ازاد باشم.. مستقل.. کسی کاری ب کارم نداشته باشه.. ولی خب با این اتفاقا خودمو بیشتر شناختم که چقدر خودمم استرسیم و اونام تل نکنن خودم تل میکنم برناممو میگم:| 

مثه الان که ۶ نوبت دکتر دارم نمیدونم برم خونه و برگردم یا همینجا بمونم... واییییی


خدایا تو این روزای سخت کنارم باش... دارم سخت ترین روزامو تجربه میکنم... خدایا..